دفتر یادداشت روزانه دختر: امروز باهاش بهم زدم بهش گفتم از اینکه باهاش هستم خوشحال نیستم .. فکر کردم بهم میگه نرو بمون...اما اون گذاشت که برم... به همین راحتی کسی رو که این همه دوسش داشتم و منتظرش بودم از دست دادم.............. دفتر یادداشت روزانه بسر: امروز باهام بهم زد گفت از اینکه باهامه خوشحال نیست ... انقدر خورد شدم که نتونستم بگم چرا؟! میخواستم ازش بخوام که نره اما وقتی با من خوشحال نیست نمیتونم به زور نگهش دارم .... به همین راحتی دختری رو انقدر عاشقش بودم از دست دادم...

دوستان واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم تو این چند روزه اونقدر عکس و فیلم از کشته شدن و جنازه ی بچه ها و آدمای بی گناه دیدم که دیگه واقعا طاقت نیاوردم مطلبی دربارش نزارم وای خدای من دوستان عکس بچه هایی رو دیدم که یه روز نفس داشتن خونه داشتن آرزو داشتن خانواده داشتن اما الان همشون زیر آوار موندن بخدا دیروز یه صحنه دیدم یه چیزایی مجری تلوزیون گفت که بدجوری گریم گرفت عکس یه بچه بی گناه و مظلوم فلسطینی بود که توی یخچال بستنی گزاشته بودن همون یخچالی که شاید روزی اون بچه....بقیه در ادامه مطلب..